زلزله - بخش چهارم -سؤالاتی که غالبا در مورد زلزله پرسیده می شوند :

از میان سؤالات متنوعی که به خصوص هنگام وقوع زلزله های مهیب بین مردم مطرح می شود ، دو سؤال عمومیت بیشتری دارد . البته باید به تفکیک سؤالات عمومی از تخصصی نیز توجه داشت . این دو از مجموعه سؤالات عمومی هستند .

علت زلزله های ایرات چیست؟
«ورقه (plate) زمین ساختی (tectonic) ایران بین ورقه های زمین ساختی اوراسیا و عربی قرار گرفته است. حرکت ورقه زمین ساختی عربی از جنوب به ورقه زمین ساختی ایران فشار می‌آورد و از آنجا که صفحه زمین ساختی ایران در شمال به ورقه پایدار توران محدود است یعنی نمی تواند بیشتر به سوی شمال جا به جا شود (تا پیشرفت ورقه عربی به سوی شمال و شمال شرق را مستهلک کند) به نا چار خودش دچار تغییر شکل به صورت چین خوردگی و گسلش می شود. ۹۰ % از تغییر شکل غیر لرزه‌یی است و خوشبختانه فقط ۱۰ درصد آن لرزه‌یی است. این لرزش ناگهانی و آزاد شدن انرژی جمع شده در یک محل از طریق گسل ها به زلزله منجر می شود.»

2- آیا هیچ اخطاری در مورد وقوع یک زلزله وجود ندارد ؟

پاسخ این سؤال  منفی است اگر چه سرعت امواجی که از بین لایه های زمینی عبور می کنند ممکن است برای مردمی که متوجه وقوع زلزله شده اند ، فرصتی را فراهم آورد که در بهترین شرایط ، چند دقیقه قبل از وقوع زلزله اصلی پیش می آید ، اما واضح است ، معمولا پس از هر زلزله بزرگی ، تعداد زیادی پس لرزه به وقوع می پیوندد که بعضی ممکن است قدرت تخریبی زیادی داشته باشند . این پس لرزه ها گاه تا چندین ماه پس از وقوع لرزش اصلی ادامه می یابند و کارهای خاک برداری و ساختمان سازی را مختل می کنند .

بد نیست بدانیم که به طور متوسط هر سه روز یک بار ، زلزله ای با بزرگی 6 ریشتر در نقطه ای از کره زمین رخ می دهد .البته ممکن است همه این زلزله ها در خشکی ها و یا در نقاط مسکونی رخ ندهد . میل طبیعی بشر از گذشته های دور بر آن بوده است که بداند ، آیا بین پدیده های طبیعی و وقوع زلزله رابطه ای وجود دارد ، یا نه . بر اساس یک بررسی آماری این نتیجه ها بدست آمده اند :

احتمال وقوع زلزله

1 – در پاییز و زمستان بیشتر از بهار و تابستان است ( نسبت 4 به 3 )

2 – هنگام هلال و بدر ، امکان وقوع زلزله بیشتر از سایر روزهای ماه است (5 دی ماه 82 برابر با2 ذیقعده 1424 بود

3 – هنگام حضیض ، یعنی موقعی که ماه بیش از همیشه به زمین نزدیک است ، احتمال وقوع زلزله بیشتر است .

4 – هنگامی که ماه روی سطح نصف النهار محل مورد نظر باشد ، تکانهای زمین لرزه فراوان تر و شدید تر هستند .

5 – بین زمین لرزه و باد ، بارش  و تغییرات فشار رابطه ای وجود دارد . باد های شدید پس از بارش های بزرگ یا بالا و پایین رفتن ناگهانی فشار ، موجب کم شدن فشار روی چین خوردگی و گسل ها می شوند . فشار باد و فزونی کشند ها بر حسب وضع ماه ، در به وقوع پیوستن زمین لرزه مؤثرند .   



چرا در ایران بیش از عربستان زلزله می آید؟
«مناطقی مانند عربستان و ورقه عربی عمدتا به لحاظ زمین شناختی در وضعیت پایدار هستند؛ بنابراین در چنین مناطق با وجود تغییر شکل کمی که رخ می دهد زلزله های کمی هم می آید ولی در ایران با توجه به پاسخ سوال اول اینگونه نیست. ضمنا همه جای ایران هم به یک میزان زلزله نمی آید. زلزله ها در منطقه جنوب ایران مثلا در شهر بندرعباس بیش از هر جای دیگر ایران می آیند و در شهر آبادان کمتر از هر جای دیگری و این به موقعیت این شهر ها در نزدیکی یا دوری از مناطق و گسلهای فعال در پوسته ایران بستگی دارد.»


چرا زلزله ها توسط مراکز مختلف، متفاوت گزارش می شود؟
اطلاعات اولیه زمین‌لرزه ۱۶ آوریل ۲۰۱۳ سراوان با بزرگی ۷.۵ از سوی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام شد و این بزرگا در بعضی رسانه های داخلی به عنوان گزارش رسمی اعلام شد و اصلاح هم نشد (در حالی که تمام مراکز لرزه نگاری از جمله پژوهشگاه زلزله و سازمان USGS بزرگا را به ۷.۷ یا ۷.۸ اصلاح کردند) و همچنین اینکه بزرگای زمینلرزه ۱۸ آوریل ۲۰۱۳ تسوج در آذربایجان شرقی در رسانه های داخلی به نقل از موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ۵.۲ اعلام شد و این در حالی بود که مراکز دیگر زلزله شناسی داخلی و بین المللی بزرگا را ۴.۷ یا ۴.۸ گزارش کرده بودند، نکته مهمی است که نیاز به توجه دارد.


یادآوری می شود که تمام مراکز لرزه نگاری بین المللی اطلاعات اولیه زمین‌لرزه ها را منتشر می کنند و به ویژه برای زلزله های شدید (با بزرگای ۶ به بالا) این اطلاعات (بزرگا یا ژرفا و یا هردو) دو بار یا حتی سه بار از سوی این مراکز تصحیح و مجددا اعلام می شوند (بزرگای زمینلرزه سراوان و به ویژه ژرفای آن سه بار اصلاح شد و بزرگای و ژرفای زمینلرزه تسوج دو بار تصحیح شد). بنابراین مشکل در بسیاری از مواقع در اعلام رخداد زلزله ها است؛ ولی محاسبه اندازه زمین‌لرزه ها مانند هر اندازه گیری فیزیکی دیگری دارای خطاست. هر چه تعداد ایستگاه‌ها بیشتر و نرم افزارهای محاسبه روزآمد تر باشند امکان اندازه گیری دقیقتر و سریعتر وجود دارد و هر چه تعداد کمتر باشد یا ایستگاهها از هم دورتر باشند خطاهای اندازه گیری بیشتر است)»


چرا زلزله ۲۷-۱-۹۲ سیستان کم تلفات بود؟
«در ساعت ۱۵:۱۴ سه شنبه ۲۷ فروردین زمین‌لرزه ای با بزرگای ۷.۷ در نزدیکی سراوان و خاش در استان سیستان و بلوچستان آمد (۵۶ سال بعد از آخرین زمینلرزه با بزرگای بیش از ۷.۵ در ایران -البرز- و ۱۶ سال بعد از آخرین زمینلرزه با بزرگای ۷.۰ در شرق ایران) که در لحظات اول بیم آن می رفت که فاجعه ای در کشور پدید آمده باشد و یکی از گسل‌های جنوب شرقی ایران در این ناحیه نزدیک به مرز (باروندی شمال غرب- جنوب شرق) مسبب رویداد باشد، چرا که در ابتدا ژرفای این زلزله حدود ۱۵ کیلومتر اعلام شد، ولی بعد از آنکه معلوم شد که خوشبختانه زلزله ای ژرف و در منطقه ای تقریبا خالی از سکنه در ایران رخ داده است (لرزه اصلی ۶۳ کیلومتر و پسلرزه ها همگی بین ۶۰ تا ۸۰ کیلومتر) و با محاسبه سازوکار زمین لرزه (که کششی بود) و مشاهده روند تقریبا شرقی-غربی گسلش مسبب، مشخص شد که زمین لرزه مربوط به پهنه فرورانش مکران است و در ۳۷۰ کیلومتری شمال ساحل مکران رخ داده است. زلزله در ایران یک کشته (خانمی که ظاهرا برای چیدن گیاهان صحرایی با خانواده به کوهستانهای سراوان رفته بود، در اثر سنگ لغزش در هنگام زلزله کشته شد) و در پاکستان ۴۰ کشته به جا گذاشت. احساس شدن این زلزله از دهلی نو و اسلام آباد و کابل تا کویت، دوحه، منامه، دوبی و شیراز و کیش و بوشهر سوالات و نگرانی های مختلفی را بر انگیخت و البته دلیل تمام این گستردگی محدوده، ژرفای زیاد کانون زمین لرزه بود. نکته مهم آنکه بیش از ۱۰۰ میلیون انسان در جنوب غرب آسیا این زلزله را احساس کردند. و از سوی دیگر این زلزله هم دلیل دیگری شد بر اینکه کشور های عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس بر خطر لرزه خیزی در جنوب ایران و همچنین این بار به دلیل احتمال سونامی (شبیه سونامی پس از زلزله ۱۱ مارس ۲۰۱۱ ژاپن) و آسیب به نیروگاه بوشهر هم ابراز نگرانی کنند، که البته به دلایل مختلف از جمله عدم شباهت منطقه حاشیه اقیانوس آرام به حاشیه دریای عمان و خلیج فارس از نظر زمین شناختی و همچنین ریخت و ژرفای کف خلیج فارس این نوع تشبیه بی وجه به نظر می رسد؛ ولی بازنگری در مطالعات ریسک و ملاحظات ایمنی در کل ناحیه خلیج فارس و دریای عمان با مشارکت همه کشور های حاشیه این دریاها الزامی است.


زلزله های پشت سر هم چرا و چگونه رخ می دهد و نشانه چه هستند؛ آیا احتمال وقوع زلزله در دیگر استان های کشورمان به واسطه زلزله های اخیر، بیشتر شده است یا نه؟

در مناطقی که زلزله رخ داده است، همچنان امکان وقوع پس لرزه وجود دارد؛ به طوری که پس از وقوع زلزله های با بزرگای ۷ تا حدود یک سال و زلزله های با بزرگای ۶ ریشتر، تا حدود ۶ ماه، انتظار رخ دادن پس لرزه وجود دارد و به همین ترتیب هرچه بزرگای زلزله کمتر باشد، پس لرزه های بعدی در دوره زمانی کوتاه تری رخ می دهد.


آیا در نقاطی که نزدیک به کانون زلزله نبوده اند، برای مثال پایتخت هم امکان زلزله وجود دارد یا نه؟
«مناطق دیگر ربطی به گسل هایی که اخیرا در آنها انرژی آزاد شده، ندارند و بنابر این زلزله های اخیر امکان وقوع زلزله در آنها (گسلهای دیگر) را تغییر خاصی و قابل ذکر و مشاهده ای نداده است، اما مردم سراسر ایران باید همیشه آماده باشند، چون کشورمان بیش از ۱۰۰ گسل لرزه خیز (شناخته شده) دارد که هر کدام ممکن است دچار جنبش جدیدی شوند و بسیاری از شهر های بزرگ و کوچک ما در کنار این شهر ها واقعند و بنابر این احتمال وقوع زلزله در هر نقطه از کشور که روی گسلی لرزه خیز واقع شده، وجود دارد.»


آیا زلزله های اخیر به هارپ ربطی دارد؟
«هارپ یک فناوری است که در آمریکای شمالی مورد استفاده است ولی با این فناوری نمی توان زلزله های مهمی مانند زلزله بوشهر در ۹ آرویل ۲۰۱۳ یا زلزله سراوان در ۱۶ آوریل ۲۰۱۳ ایجاد کرد. چون مثلا زلزله سراوان در ژرفای ۶۳ کیلومتری رخ داده است و هیچ بشری در هیچ جا نتوانسته پدیده ای طبیعی در این ژرفا را تحریک کند یا برآن اثر بگذارد. اثر بشر از طریق هارپ یا فناوری های دیگر معمولا بر پدیده هایی است که در سطح زمین یا نزدیک آن رخ می دهند و بنابراین اغراق در این مساله به شبه علم و طرح مسائل غیر علمی و باورهای غیر وااقع بینانه می انجامد. ضمنا پدیده ای مانند زلزله ها از نظر اندازه و مکانیسم امروزه توسط ده ها، صدها و گاه هزاران ایستگاه لرزه نگاری در جهان ثبت و رصد می شوند و اینطور نیست که کسی بتواند با نظریه های خیالی آنها را توضیح دهد.


این زلزله ها قابل بررسی و مطالعه و توضیح تشریح دقیق هستند و نباید نه در مورد زلزله ها و نه در هیچ پدیده دیگری در جهان واقع، به دنبال خیال و شبه علم برای تشریح آنها برویم. وقتی داده و اندازه گیری و رصد علمی امکان پذیر است؛ چرا باید به دنبال شبه علم و نظریه های خیالی باشیم؟»

 

کشور ایران در مرز صفحات تکتونیکی اوراسیا و عربستان واقع شده و به‌خاطر حرکتِ رو به شمالِ صفحه عربستان تحت فشار قرار دارد. رشته‌کوه‌های البرز و زاگرس چین‌خوردگی‌های حاصل این حرکت روی پوسته زمین هستند.

برخلاف دیگر سیارات خاکی منظومه شمسی، پوسته زمین یکپارچه نیست، بلکه از تکه‌های جداشده‌ای تشکیل شده که روی گوشته مذاب زمین حرکت می‌کنند. این صفحات در برخی نقاط از یکدیگر جدا می‌شوند (مانند جزایر هاوایی در اقیانوس آرام)، در برخی نقاط به هم کوبیده می‌شوند (مانند رشته‌کوه هیمالیا در آسیا) و در برخی نقاط دیگر یکی به زیر دیگری می‌رود (مانند خط ساحلی کالیفرنیا در آمریکای شمالی). این حرکت‌ها منجر به فعالیت‌های زمین‌شناختی مانند زمین‌لرزه و آتشفشان در مرزهای صفحات می‌شود. 
در منطقه‌ای که ایران واقع شده، از 20 میلیون سال پیش صفحه عربستان به صفحه اوراسیا برخورد کرده و با فشار آوردن به آن باعث چین خوردن پوسته و پدید آمدن رشته‌کوه‌های البرز و زاگرس شده است. البته این حرکت در مقایسه با دیگر فعالیت‌های تکتونیکی خیلی هم شدید نیست. شدیدترین حرکت از این نوع مربوط به حرکت صفحه هند به سمت بالا و برخورد با صفحه اوراسیاست که از 50 میلیون سال پیش آغاز شده و باعث پدید آمدن رشته‌کوه هیمالیا و رشد مرتفع‌ترین قله‌های روی زمین شده است. 
در تصویر زیر شما می‌توانید شباهت و تفاوت ساختار زمین‌شناختی کشورمان را با دیگر کشورهای همسایه ملاحظه کنید. ایران و ترکیه که در مرزهای برخورد صفحات اوراسیا و عربستان قرار دارند، زمین‌لرزه‌های بزرگی را تجربه می‌کنند؛ درحالی‌که کشورهایی که دور از این مرز واقعند، چنین چیزی را تجربه نمی‌کنند. (برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ، 

زلزله های اخیر در جنوب ایران به گفته صاحبنظران حاصل حرکت صفحه عربستان و سایش آن با صفحه ایران است.

هادی معیری نژاد - درصد سال گذشته بزرگترین زلزله ها در شهرهایی به وقوع پیوسته است که مانند توکیو و لس آنجلس بر روی گسلهای بین دو صفحه تکتونیکی واقع شده اند. کشور ما نیز در تقاطع چند صفحه فعال قرار دارد. این صفحات باعث به وجودآمدن رشته کوهای زاگرس در ایران شده اند و هم اکنون به دلیل فعالیت دوباره زلزله هایی را پدید آورده اند.